عجولرانیhot running, running hot, running sharpواژههای مصوب فرهنگستانجلو بودن حرکت از برنامه در سامانههای حملونقل زمانبندیشده که سبب کاهش مطلوبیت حملونقل عمومی میشود
اتومبیلرانی سرعتmotor racing, auto racing, automobile racing, car racingواژههای مصوب فرهنگستانمسابقۀ سرعتی برای خودروهای تقویتشده در مسیری ویژه یا ازپیشمشخصشده
زال رعنالغتنامه دهخدازال رعنا. [ ل ِ رَ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) بمعنی زال بدافعال است که کنایه از دنیای ناپایدار باشد. (برهان قاطع) (آنندراج ) : دولتش را نوعروسی دان که عکس زیورش دیده ٔ این زال رعنا برنتابد بیش از این .خاقانی .
روکش رنگیcontrast sealواژههای مصوب فرهنگستاننوعی روکش آسفالت که برای ایجاد تمایز رنگ بر روی آسفالت روسازی ریخته میشود