تنگینلغتنامه دهخداتنگین . [ ت َ ] (ص نسبی ) تنگ . ضیق . (فرهنگ فارسی معین ) : تا نیفتد بانگ نفخش این طرف تا دهد آن گوهر از تنگین صدف .مولوی .
تنینلغتنامه دهخداتنین . [ ت َ ] (ع اِ) بمعنی تِن ّ است ... (منتهی الارب ). قرین و همتا و حریف و همزاد. (ناظم الاطباء). رجوع به تِن ّ شود.
تنینلغتنامه دهخداتنین . [ ت ِن ْ نی ] (اِخ ) (جزیره ٔ...) از جزایر دریای هند است . حمداﷲ مستوفی آرد: جزیره ٔ تنین طویل و عریض تمام است و در او کوههای بلند و عمارت بسیار و در عهد اسکندر برآنجا اژدهایی عظیم بوده است و اهالی آنجا را منزعج گردانیده و ایشان هر روز چند گاو را می بسته اند و بر گذر آ
تنینلغتنامه دهخداتنین . [ ت ِن ْ نی ] (اِخ ) (کوه ...) از اعمال موصل و نزدیک کوه جودی است . (از معجم البلدان ).
تنینلغتنامه دهخداتنین . [ ت ِن ْ نی ] (اِخ ) لقب ابراهیم بن مهدی ، بدان جهت که فربه و سیاه فام بود. (منتهی الارب ).
طنینفرهنگ فارسی عمید۱. انعکاس صدا؛ پژواک.۲. خوشآهنگی.۳. صدای ناقوس، زنگ، و مانند آن که در گوش میپیچد.۳. صدای مگس، پشه یا زنبور.
طنینلغتنامه دهخداطنین . [ طَ ] (ع اِ) آواز مگس . (منتهی الارب ). بانگ مگس . (منتخب اللغات ) (مهذب الاسماء). آواز کردن مگس . (تاج المصادر). وزوز. بانگ پشه . (مهذب الاسماء). بانگ گوش . (مهذب الاسماء) (دهار). آواز گوش . (منتخب اللغات ). بانگ تشت . (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ). آواز طشت و طاس .
طنینفرهنگ فارسی معین(طَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) بانگ کردن مگس ، ناقوس و... 2 - (اِ.) بانگ ، صدا. 3 - نوسانات فرعی صدا، پژواک .
مجمعالبطنینلغتنامه دهخدامجمعالبطنین . [ م َ م َعُل ْ ب َ ن َ ] (ع اِ مرکب ) موضعی است که بطن اوسط دماغ به بطن مقدم جمع گردد. بطن اوسط دماغ . اَزَج ّ. (از ذخیره ٔ خوارزمشاهی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ذوبطنینلغتنامه دهخداذوبطنین . [ ب َ ن َ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) عضله ٔ ذوبطنین . دو سر آن ضخیم و لحمانی و وسط آن وتریست و بروی خود منعطف شده در قسمت فوقی و طرفی و قدامی عنق قرار گرفته . اتصالات : از خلف بشکاف ذوبطنین زائده ٔ حلمة و بکنار قدامی این زائده پیوسته از تارهای آن از فوق به تحت و از خلف
تطنینلغتنامه دهخداتطنین . [ ت َ ] (ع مص ) ببانگ درآوردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آواز کردن . (از اقرب الموارد).
طنینفرهنگ فارسی عمید۱. انعکاس صدا؛ پژواک.۲. خوشآهنگی.۳. صدای ناقوس، زنگ، و مانند آن که در گوش میپیچد.۳. صدای مگس، پشه یا زنبور.