صياغة تخريميةدیکشنری عربی به فارسینه هاي تسبيح که امروزه بصورت سيم هاي ريز طلا ونقره و يا مسي در اطراف الا ت زرين وسيمين ساخته مي شود , مليله دوزي , مليله دوزي کردن
سوغهلغتنامه دهخداسوغه . [ س َ غ َ / غ ِ ] (اِ) مرسومی که سپاهیان از علوفه و ماهیانه ٔ خود مر نویسندگان و مشرفان را دهند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ رشیدی ). مرسومی که غازیان از حصه ٔ خویش نویسندگان را دهند. (شرفنامه ٔ منیری ).
شاغیةلغتنامه دهخداشاغیة. [ ی َ ] (ع ص ) تأنیث شاغی . دندان افزونی . (مهذب الاسماء). سن شاغیة؛ دندان زائد. (منتهی الارب ). السِن ﱡ الشاغیة؛ الزائدة علی الاسنان . (اقرب الموارد). دندانی که خردتر یا بزرگتر از دیگر دندانها است . دندان کج . دندان کج برآمده . (یادداشت مؤلف ). ج ، شواغی . (منتهی ال
شوغهلغتنامه دهخداشوغه . [ غ َ / غ ِ ] (اِ) پینه و آبله ای باشد که از بسیاری کار کردن بر دست و بدن آدمی و حیوانات دیگر به هم رسد. (برهان ) (آنندراج ). سطبری ازکار کردن یا از رفتن پیاده بر دست و پای . (از اوبهی ). شوغ . شَغه . آبله . و رجوع به مترادفات کلمه شود
نه های تسبیح که امروزه بصورت سیم های ریز طلا ونقره و یا مسی در اطراف الا ت زرین وسیمین ساخته می شوددیکشنری فارسی به عربیصياغة تخريمية