لغتنامه دهخدا
صنعی . [ ص ُ ] (اِخ ) شاعر است . صادقی کتابدار نویسد: در فن شعر از راهنمایان من است و اکثر رسائل ضروری شعر را در حضور ایشان گذرانیده ام . متجاوز از سه سال ندیدم سر به بالین استراحت بگذارد. در تبریز شیفته ٔ عطار پسری بود. یک میل مسافت بین خانه ٔ خود و معشوق را پیوسته می پیمود.