شگرففرهنگ مترادف و متضاد۱. باحشمت، باعظمت، بزرگ، عظیم، محتشم ۲. خارقالعاده، شگفتآور، عالی، عجیب، فوقالعاده ۳. طرفه، کمیاب، نادر
شگرفدیکشنری فارسی به انگلیسیcurious, dramatic, dramatically, excellent, exceptional, fanciful, fantastic, glorious, great, marvelous, monster, mountainous, Olympian, prodigious, singular,
شگرفلغتنامه دهخداشگرف . [ ش َ / ش ِ گ َ ] (ص ) نادر. کمیاب .(ناظم الاطباء). طرفه . (یادداشت مؤلف ) : چون برآیند از تک دریای ژرف کشف گردد صاحب در شگرف . مولوی . || عجیب . (انجمن
شگرففرهنگ انتشارات معین(ش گَ) (ص .)1 - نیکو، زیبا. 2 - بی - نظیر در خوبی و زیبایی . 3 - عجیب ، طُرفه .
شگرففرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. عجیب؛ طرفه.۲. نیکو و خوشآیند.۳. کمیاب و بینظیر در خوبی و زیبایی: ◻︎ چو دیدند آن شگرفان روی شیرین / گزیدند از حسد لبهای زیرین (نظامی۲: ۱۵۲).