شذواتلغتنامه دهخداشذوات . [ ش َ ذَ ] (ع اِ) ج ِ شذاة در تمام معانی آن . (از ذیل اقرب الموارد). رجوع شود به شذاة.
شذوذلغتنامه دهخداشذوذ. [ ش ُ ] (ع مص ) تنها و نادر و غریب شدن . (از منتهی الارب ). ندرت . نادر شدن . کمی ، مقابل اطراد. کم یابی .دیریابی . دشواریابی . (یادداشت مؤلف ). عزت . اندک یافت شدن . (لغت سید شریف جرجانی ). || پراکنده و یک یک گردیدن . (منتهی الارب ). پراکنده شدن . || تنها و غریب کردن
سدودلغتنامه دهخداسدود. [ س ُ ] (ع اِ) ج ِ سُدّ، ابر سیاه . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به سُدّ شود.
صدودلغتنامه دهخداصدود. [ ص َ ] (ع ص ) حیله گر محال گو. (منتهی الارب ). || (اِ) چیزی که بر آینه بمالی آنرا، پس به آن سرمه کنی چشم را. (منتهی الارب ).
شذاةلغتنامه دهخداشذاة. [ ش َ ] (ع اِ) یک مگس . مگس سگ . (زمخشری ). ج ، شذا. (منتهی الارب ). || بقیه ٔ توانائی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (ص ) مرد بدخو و تندمزاج که شر رساند و در بعضی از نسخ «الشی ٔ الخلق »؛ «چیز کهنه » آمده و آن غلط است . (از تاج العروس ). مرد بدخو. (منتهی الارب )