گرمخانه 2saunaواژههای مصوب فرهنگستاناتاقی ویژه با حرارت زیاد که ورزشکاران و افراد عادی معمولاً برای کاهش وزن از آن استفاده میکنند
کاس سانو دادالغتنامه دهخداکاس سانو دادا. [ ن ُ ] (اِخ ) شهری از ایتالیا (ایالت میلان ) در ساحل دادا. به سال 1705 «داندوم » در آنجا «پرنس اوژن » را شکست داد. به سال 1799 نبرد بین فرانسویان از طرفی و اطریشی ها و روسها از طرف دیگر در آنج
شانفلغتنامه دهخداشانف . [ ن ِ ] (ع ص ) اعراض کننده و روی گرداننده . و یقال : انه ُ لشانف عنا بانفه ؛ او بردارنده و بلند کننده است خود را از ما. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
شانوانلغتنامه دهخداشانوان . [ ن َ ] (اِ مرکب ) شاندان و غلاف شانه ومشط. (ناظم الاطباء از اشتنگاس ). شانه دان . و شاید مصحف شاندان مخفف شانه دان باشد. رجوع به شاندان شود.
شانوانلغتنامه دهخداشانوان . [ ن َ ] (اِ مرکب ) شاندان و غلاف شانه ومشط. (ناظم الاطباء از اشتنگاس ). شانه دان . و شاید مصحف شاندان مخفف شانه دان باشد. رجوع به شاندان شود.
روشانولغتنامه دهخداروشانو. [ رَ ] (اِخ ) دهی است واقع در 10500 گزی شمال مرکز غوریان از ولایت هرات در 61 درجه و 26 دقیقه و 45 ثانیه طول شرقی و <span class="hl"
تشانولغتنامه دهخداتشانؤ. [ ت َ ن ُءْ ] (ع مص ) مثل تباغض . (زوزنی ). یکدیگر را دشمن داشتن . یقال : تشانؤا اذا تباغضوا. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). تباغض . (متن اللغة) (اقرب الموارد) (المنجد).