شامهتود تندهرگیangioblastic meningioma, angioblastoma 2واژههای مصوب فرهنگستانشامهتود دارای رگهای متعدد و با اندازههای مختلف
توت شامیلغتنامه دهخداتوت شامی . (اِخ ) دهی از بخش گوران شهرستان اسلام آباد غرب است که 800 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
سومهلغتنامه دهخداسومه . [ م َ / م ِ ] (اِ) انتها و حد و طرف . (آنندراج ). لغت دساتیری است . رجوع به فرهنگ دساتیر شود.
سومةلغتنامه دهخداسومة. [ م َ ] (ع اِ) بها. || نشان . علامت . (آنندراج ) (منتهی الارب ). || نشان مرد در حرب . (مهذب الاسماء) (آنندراج ).
شآمةلغتنامه دهخداشآمة. [ ش َ م َ ] (ع مص ) بدفال شدن بر کسان . (از ناظم الاطباء). بدفالی . و بوسیله ٔ «علی » متعدی میشود: شؤم علیهم شآمة؛ بدفالی را برایشان آورد. (از اقرب الموارد).