سرپرست دادههاdata administratorواژههای مصوب فرهنگستانشخص یا برنامهای که وظایف مربوط به گردآوری و درونداد و ذخیرهسازی و پردازش دادهها در سامانۀ اطلاعات یک سازمان را بر عهده داشته باشد
سرپرستلغتنامه دهخداسرپرست . [ س َ پ َ رَ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) مهماندار. (آنندراج ). || خادم و خدمتکار. (برهان ) (غیاث ). || بیماردار و پرستار بیمار ومواظب مریض از دوا و غذا. (انجمن آرا) : بدستوری سرپرستان سه روزمر او را بخوردن نیم دلفروز.
سررسدلغتنامه دهخداسررسد. [ س َرْ، رَ س َ ] (اِ مرکب ) سربازی که در اول صف ایستاده باشد. (یادداشت مؤلف ).
سرپرستفرهنگ فارسی عمید۱. پرستار.۲. نگهبان.۳. بزرگتر خانواده.۴. کسی که در اداره یا بنگاهی به جای رئیس کار میکند.
سرپرستی دادههاdata administrationواژههای مصوب فرهنگستانانجام وظایف مربوط به گردآوری و درونداد و ذخیرهسازی و پردازش دادهها در سامانۀ اطلاعات یک سازمان
سرپرستلغتنامه دهخداسرپرست . [ س َ پ َ رَ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) مهماندار. (آنندراج ). || خادم و خدمتکار. (برهان ) (غیاث ). || بیماردار و پرستار بیمار ومواظب مریض از دوا و غذا. (انجمن آرا) : بدستوری سرپرستان سه روزمر او را بخوردن نیم دلفروز.
سرپرستفرهنگ فارسی عمید۱. پرستار.۲. نگهبان.۳. بزرگتر خانواده.۴. کسی که در اداره یا بنگاهی به جای رئیس کار میکند.
سرپرستدیکشنری فارسی به انگلیسیadministrator, boss , caretaker, chaperon, chaperone, commissioner, custodian, director, guardian, head, headman, mistress, old man, overseer, presider, provost, superintendent, supervisor, tutelary, ward, warden
سرپرستلغتنامه دهخداسرپرست . [ س َ پ َ رَ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) مهماندار. (آنندراج ). || خادم و خدمتکار. (برهان ) (غیاث ). || بیماردار و پرستار بیمار ومواظب مریض از دوا و غذا. (انجمن آرا) : بدستوری سرپرستان سه روزمر او را بخوردن نیم دلفروز.
افسرپرستلغتنامه دهخداافسرپرست . [ اَ س َ پ َ رَ ] (نف مرکب ) تاج پرست . پرستنده ٔ تاج و افسر : ز ماهی تا بماه افسرپرستت ز مشرق تا بمغرب زیر دستت .نظامی .
سرپرستفرهنگ فارسی عمید۱. پرستار.۲. نگهبان.۳. بزرگتر خانواده.۴. کسی که در اداره یا بنگاهی به جای رئیس کار میکند.
سرپرستدیکشنری فارسی به انگلیسیadministrator, boss , caretaker, chaperon, chaperone, commissioner, custodian, director, guardian, head, headman, mistress, old man, overseer, presider, provost, superintendent, supervisor, tutelary, ward, warden