لغتنامه دهخدا
زرفنة. [ زَ ف َ ن َ ] (ع مص ) همچو زنجیر ساختن : زرفن صدغه ؛ همچو زنجیر ساخت زلف را. مولده و مأخوذ است از زرفین . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). فعلی است که عرب از زورفین و زولفین فارسی ، بمعنی رزه ٔ چفت کرده است . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)