زريبت الخنازيردیکشنری عربی به فارسیجاي خوک ياگراز , طويله خوک , درطويله قراردادن , (طب) گل مژه , سنده سلا م
جربتلغتنامه دهخداجربت . [ ج ُ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سنخواست بخش اسفراین از شهرستان بجنورد. این ده در 170 هزارگزی باختری اسفراین و چهارهزارگزی شمال مالرو عمومی میان آباد به جاجرم واقعشده و محلی است جلگه و معتدل . 439
جربثلغتنامه دهخداجربث . [ ج َ ب َ ] (اِخ ) یاقوت آرد: این کلمه بفتح اول و ثالث و بضم آن نقل شده است وابن درید آن را بصورت جرثب به تقدیم ثاء بر باء ضبطکرده و حازمی آن را حربث با حاء مهمله آورده و مرا معلوم نیست که هر دو یکی است و یکی از آن دو مصحف دیگری است یا اینکه نام جایی علیحده است . (از م
زیرباذلغتنامه دهخدازیرباذ. [ رَ ] (اِخ ) زیرباد. جزیره ٔ زیراباذ. از نواحی فارس ... ابن سیران در تاریخ خود آرد: عبداﷲبن عماره صاحب جزیره ٔ زیرباذ که بیست و پنج سال پادشاهی کرده بود در سال 309 هَ . ق . درگذشت و پس از وی برادرش جعفربن حمزة شش ماه پادشاهی کرد و بد
زیربادلغتنامه دهخدازیرباد. (اِخ ) نام گنگباری (مجمعالجزایری ) در دریای آنتیل ، بر شمال ونه زوئلا مقابل برباد.و این نام در افسانه های ما مکرر آمده است . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). نام کشور و ملکی . (ناظم الاطباء).صاحب برهان قاطع در ذیل «ملاخ » آرد: نام جزیره ای است از جزایر زیرباد و اکنون به ملا