ریسه دارانلغتنامه دهخداریسه داران . [ س َ / س ِ ] (اِ مرکب ) رستنی هایی که یاخته های آنها یکسان است . (لغات فرهنگستان ). ریسه داران مشتمل بر باکتریها و قارچها و گلسنگها است که تمام آن
ریسه دارانفرهنگ انتشارات معین( ~.)(اِ.)گیاهانی که از سلول های ساده تشکیل شده فاقد ریشه و برگ و ساقه می باشند.
ریسه دارانفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهرستنیهایی که سلولهای آنها یکسان و همانند است؛ گیاهان نهانزا که فاقد ریشه، ساقه، و برگ هستند، مانند قارچ، جلبک، و گلسنگ.
ریسهدارانThallophyta, Thallobiontaواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از گیاهان پست که فاقد بافتها یا اندامهایی با تمایز کامل بافتی هستند
اسپیروژیرفرهنگ انتشارات معین(اِ رُ) ( اِ.) این گیاه سردستة آلگ های سبز است که جزو ریسه دارانند. به صورت نوارهای باریک تا 15 سانتیمتری در جوی های آب دیده می شود که معمولاً آن را جل وزغ خوان
تالوفیتلغتنامه دهخداتالوفیت .[ ل ُ ] (فرانسوی ، اِ) مأخوذ از فرانسه و در کتب علمی متداول است . شعبه ای ازگیاهان و شامل تمام گیاهانی است که جهاز رویندگی آنان به یک تال منحصر میگردد
پیرشهریارلغتنامه دهخداپیرشهریار. [ ش َ ] (اِخ ) پیر شالیار. در اورامان پیری روحانی از مغان زردشتی بوده است موسوم به پیر شهریار (که بزبان کردی او را پیر شالیار خوانند). ازو کتابی باقی