مخاطرة کلید متنرمز ـ متنرمزciphertext-ciphertext compromiseواژههای مصوب فرهنگستانلو رفتن اطلاعات کلید که از تحلیل اطلاعات حاصل از رمزگذاری یک متن اصلی با دو کلید متفاوت حاصل میشود
پیرمیشلغتنامه دهخداپیرمیش . (اِ مرکب ) میش پیر. گوسپند بزادبرآمده . گوسپند کهنسال . هرطة. (منتهی الارب ).
چرمیزلغتنامه دهخداچرمیز. [ چ َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «از مزارع کوهستان کرمانست و آبش از چشمه میباشد». (از مرآت البلدان ج 4 ص 222). ده کوچکی است از دهستان کوهستان بخش راور شهرستان کرمان که در <span class="hl" dir="
چرمیسلغتنامه دهخداچرمیس . [ چ ِ ] (اِخ ) مردمی از قوم روس که در ساحل وسطای رود ولگا سکونت دارند، و ولایت آنها جزء اتحاد جماهیر شوروی است و بنام «ماری » نیز خوانده میشوند.
رموسلغتنامه دهخدارموس . [ رُ ] (ع اِ) ج ِ رَمْس . گورها. ارماس . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به رمس شود.
مرموسةلغتنامه دهخدامرموسة. [ م َ س َ ] (ع ص ) از مصدر رمس .رجوع به مرموس و رمس شود. || (اِمص ) اختلاط: وقعوا فی ة مرموسة من امرهم . (از اقرب الموارد).
مرموسلغتنامه دهخدامرموس . [ م َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از مصدر رمس . رجوع به رمس شود. || پوشیده . مکتم (خیر). (یادداشت مرحوم دهخدا). || مطموث (خاک ). (یادداشت مرحوم دهخدا).