رُمبش گرانشیgravitational collapseواژههای مصوب فرهنگستانفروریزش ناگهانی هستۀ ستارۀ سنگین پس از تمام شدن سوخت هستهای آن
رُمبشcollapsingواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن ستیغ موج بهطور کامل درهمشکسته نمیشود، بلکه قسمت پایین موج تیزتر میشود و در هم میشکند
رمبشواژهنامه آزادرمبش . [ رُ بِ ] فروپاشی، فرو ریزش، درهم پاشی؛ (در نجوم) فروپاشی یک ستاره پیر تحت تاثیر جاذبه خودش؛ (در اقتصاد) وضعیتی که در آن یک سازمان یا یک سیستم اقتصادی توسط اتفاقاتی که در درون خودش رخ می دهند به طور کامل نابود شود
رُمبشcollapsingواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن ستیغ موج بهطور کامل درهمشکسته نمیشود، بلکه قسمت پایین موج تیزتر میشود و در هم میشکند
رُمبشcollapsingواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن ستیغ موج بهطور کامل درهمشکسته نمیشود، بلکه قسمت پایین موج تیزتر میشود و در هم میشکند