رستوران موقتpop-up restaurant, supper clubواژههای مصوب فرهنگستانرستورانی که در طی برگزاری جشنوارهها غالباً در یک منزل شخصی یا یک کارخانۀ قدیمی یا فضای مشابهی بهطور موقت بر پا میشود
رستورانلغتنامه دهخدارستوران . [ رِ ت ُ / تو ] (فرانسوی ، اِ) جایی که در آن غذا خورند و مشروب نوشند. (فرهنگ فارسی معین ). مهمانخانه و قهوه خانه ، این لفظ رستوران فرانسوی است . (از فرهنگ نظام ).
رستورانفرهنگ فارسی عمیدجایی که در آن انواع نوشابه و اغذیه به فروش میرسد و مشتریان میتوانند غذا را در همانجا مصرف کنند.
رستورانلغتنامه دهخدارستوران . [ رِ ت ُ / تو ] (فرانسوی ، اِ) جایی که در آن غذا خورند و مشروب نوشند. (فرهنگ فارسی معین ). مهمانخانه و قهوه خانه ، این لفظ رستوران فرانسوی است . (از فرهنگ نظام ).
رستورانفرهنگ فارسی عمیدجایی که در آن انواع نوشابه و اغذیه به فروش میرسد و مشتریان میتوانند غذا را در همانجا مصرف کنند.
رستورانلغتنامه دهخدارستوران . [ رِ ت ُ / تو ] (فرانسوی ، اِ) جایی که در آن غذا خورند و مشروب نوشند. (فرهنگ فارسی معین ). مهمانخانه و قهوه خانه ، این لفظ رستوران فرانسوی است . (از فرهنگ نظام ).
کافه رستورانلغتنامه دهخداکافه رستوران . [ ف ِ رِ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) جای عمومی برای صرف غذا و نوشابه . رجوع به رستوران شود.
رستورانفرهنگ فارسی عمیدجایی که در آن انواع نوشابه و اغذیه به فروش میرسد و مشتریان میتوانند غذا را در همانجا مصرف کنند.