رساناییconductanceواژههای مصوب فرهنگستان1. در ترمودینامیک، حاصل تقسیم گرمای انتقالیافته بین دو سطح بر اختلاف دمای میان آن دو 2. در الکتریسیته، معکوس مقاومت الکتریکی در مداری که واکُنایی نداشته باشد
رساناconductorواژههای مصوب فرهنگستانهر ماده که بتواند گرما یا الکتریسیته را از نقطهای به نقطۀ دیگر برساند
رسانایی نشتیleakage conductanceواژههای مصوب فرهنگستانرسانایی مسیر یا محیطی که جریان نشتی از آن عبور میکند
conductivitiesدیکشنری انگلیسی به فارسیهدایت، رسانایی، قابلیت هدایت، قابلیت رسانایی، ضریب هدایت یا انتشار
conductivityدیکشنری انگلیسی به فارسیهدایت، رسانایی، قابلیت هدایت، قابلیت رسانایی، ضریب هدایت یا انتشار
رسانایی نشتیleakage conductanceواژههای مصوب فرهنگستانرسانایی مسیر یا محیطی که جریان نشتی از آن عبور میکند