راهب کشمیریلغتنامه دهخداراهب کشمیری . [ هَِ ب ِ ک َ ] (اِخ ) از گویندگان کشمیر. رجوع به روز روشن ص 238 و فرهنگ سخنوران شود.
راحبلغتنامه دهخداراحب . [ ح ِ ] (اِخ ) نام زن بهمن . کی بهمن پسر اسفندیار بود و مادرش را نام اسنور بود از فرزندان طالوت الملک ، و نام او اردشیر بود، کی اردشیر درازانگل خواندندی او را و به بهمن معروف است ، و درازدست نیز گویند سبب آنکه برپای ایستاده و دست فروگذاشتی از زانوبند بگذشتی و اندرین مع
راهبلغتنامه دهخداراهب . [ هَِ ] (اِخ ) البرموسی . او اسقف قبطی بود و اصلش سریانی یعقوبی از شهر اورفا یا دیاربکر. او راست : 1- حسن السلوک فی تاریخ البطارکه و الملوک مصر. چ مصر 1913 م . 2- الخر
راهبلغتنامه دهخداراهب . [ هَِ ] (اِخ ) دیهی است در سوریه واقع در جبل سمعان . (از اعلام المنجد). و رجوع به تاریخ الحکماء قفطی ص 249 و عیون الانباء ج 1 ص 121 شود.
راهبلغتنامه دهخداراهب . [ هَِ ] (اِخ ) دیهی است در مصر واقع در منوفیه . وقبر شیخ راهب معروف در آن است . (از اعلام المنجد).
راهبلغتنامه دهخداراهب . [هَِ ] (اِخ ) بولس . (قرن 13 م .) او در انطاکیه بدنیاآمد و اسقف بود. وی بکشورهای یونان و فرانسه سفر کرد. او را تألیفاتیست در جدل که آن را خطاب به یکی از دوستان مسلمان خود نوشته است . (از اعلام المنجد).
راهبلغتنامه دهخداراهب . [ هَِ ] (اِخ ) البرموسی . او اسقف قبطی بود و اصلش سریانی یعقوبی از شهر اورفا یا دیاربکر. او راست : 1- حسن السلوک فی تاریخ البطارکه و الملوک مصر. چ مصر 1913 م . 2- الخر
راهبلغتنامه دهخداراهب . [ هَِ ] (اِخ ) دیهی است در سوریه واقع در جبل سمعان . (از اعلام المنجد). و رجوع به تاریخ الحکماء قفطی ص 249 و عیون الانباء ج 1 ص 121 شود.
راهبلغتنامه دهخداراهب . [ هَِ ] (اِخ ) دیهی است در مصر واقع در منوفیه . وقبر شیخ راهب معروف در آن است . (از اعلام المنجد).
راهبلغتنامه دهخداراهب . [هَِ ] (اِخ ) بولس . (قرن 13 م .) او در انطاکیه بدنیاآمد و اسقف بود. وی بکشورهای یونان و فرانسه سفر کرد. او را تألیفاتیست در جدل که آن را خطاب به یکی از دوستان مسلمان خود نوشته است . (از اعلام المنجد).
راهبلغتنامه دهخداراهب . [ هَِ ] (اِخ ) البرموسی . او اسقف قبطی بود و اصلش سریانی یعقوبی از شهر اورفا یا دیاربکر. او راست : 1- حسن السلوک فی تاریخ البطارکه و الملوک مصر. چ مصر 1913 م . 2- الخر
راهبلغتنامه دهخداراهب . [ هَِ ] (اِخ ) دیهی است در سوریه واقع در جبل سمعان . (از اعلام المنجد). و رجوع به تاریخ الحکماء قفطی ص 249 و عیون الانباء ج 1 ص 121 شود.
راهبلغتنامه دهخداراهب . [ هَِ ] (اِخ ) دیهی است در مصر واقع در منوفیه . وقبر شیخ راهب معروف در آن است . (از اعلام المنجد).
شمعون الراهبلغتنامه دهخداشمعون الراهب . [ ش َ نُرْ را هَِ ] (اِخ ) معروف به طیبویه . نام طبیبی است که ابن البیطار از او روایت دارد، از جمله در کلمه ٔ دهن الکادی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به عیون الاخبار ص 109شود.
سرجس الراهبلغتنامه دهخداسرجس الراهب . [ ] (اِخ ) او راست کتابی در صفت کیمیا. رجوع به فهرست ابن الندیم و امتاع الاسماع ص 8 شود.