لغتنامه دهخدا
ذوعلق . [ ع َ ل َ ] (اِخ ) نام کوهی است بنی اسد را و ایشان را بدانجا حربی بوده است با بنوربیعةبن مالک و موسوم به یوم ذوعلق و بدان جنگ غلبه بنواسد را بوده است . ابن احمر راست :ما ام غفر علی و جاء ذی علق من بطن نعمان او من بطن ذی جدن . (از المرصع).