تادیزیلغتنامه دهخداتادیزی . [زی ی ] (اِخ ) ابوعلی حسن بن ضحاک بن مطربن هناد تادیزی بخاری . وی از اسباطبن یسع روایت کند و ابوبکر محمدبن حسن مقری از او روایت دارد. وی به شعبان 326 ه
جاکردیزیلغتنامه دهخداجاکردیزی . [ ک َ ] (اِخ ) محمدبن اسحاق بن ابراهیم بن عبداﷲ. مکنی به ابوالفضل منسوب به جاکردیزه و معروف به جاکردیزی است . وی برای تحصیل حدیث به حجاز و عراق و مصر
استغدادیزیلغتنامه دهخدااستغدادیزی . [ اُ ت ُ ] (ص نسبی ) منسوب به استغدادیزه . (معجم البلدان ) (انساب سمعانی ).
دردیزیلغتنامه دهخدادردیزی . [ دَ] (اِخ ) دهی است از دهستان سربنان بخش زرند شهرستان کرمان واقع در 26 هزارگزی شمال خاوری زرند و 12 هزارگزی خاور راه مالرو زرند به راور. آب آن از قنات
فغدیزیلغتنامه دهخدافغدیزی . [ ف ِ ] (ص نسبی ) منسوب به فغدیز که از قرای بخاراست . (سمعانی ). فغاندیزی . رجوع به فغاندیزی شود.
باردیزیلغتنامه دهخداباردیزی . (اِخ ) ابواسحاق یعقوب بن اسرائیل بن شمیدع ، از قریه ٔ باردیزه ٔ بخارا بود. سفری بخراسان کرد و در زمره ٔ محدثان بود و در جمادی الاولی سال 309 هَ . ق .