لغتنامه دهخدا
دم گیر. [ دَ ] (نف مرکب ) خفه کننده و خاموش کننده و نفس گیر. (ناظم الاطباء). سنگین و گرم چنانکه نفس فروگیرد: گرمای دم گیر. خبه کننده . گیرنده ٔنفس . دمه گیر. دَوْمَهْکَر. (معرب است ). که خفقان آرد. که سهولت تنفس را مانع باشد. با هوای خفه . (یادداشت مؤلف ) :<