دلبستگیلغتنامه دهخدادلبستگی . [ دِ ب َ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی دلبسته . محبت و رغبت و دوستی و مودت و عشق . (ناظم الاطباء). گرایش خاطر. میل نهان . علاقه . علقه . تعلق خاطر : از آنجا که فرط اعتنا و دلبستگی و وفوراهتمام و مرحم
دلبستگیattachment 3واژههای مصوب فرهنگستانگرایش کودک به برقراری ارتباط نزدیک و صمیمانه با برخی از افراد و احساس امنیت بیشتر در حضور آنها، مانند ارتباط فرزند با والدین
دلبستگیدیکشنری فارسی به انگلیسیattachment, devotion, fondness, friendship, interest, liking, partiality, spirit
دل برنهادنلغتنامه دهخدادل برنهادن . [ دِ ب َ ن َ دَ ] (مص مرکب ) دل بستن . علاقه مند شدن . پابند شدن . دلبستگی پیدا کردن . تعلق خاطر یافتن : چودل برنهی بر سرای سپنج همه زهر زو بینی و درد و رنج .فردوسی .رجوع به دل نهادن و دل بستن در ردیف
دل آویزیدنلغتنامه دهخدادل آویزیدن . [ دِ دَ ] (مص مرکب ) دل آویختن . علاقه یافتن . تعلق خاطر یافتن . دوست گرفتن . بدوستی گرفتن . دلبستگی پیدا کردن : یاران را وصیت کنی که به هیچ زن بیگانه و کودک نگاه مکنید. و تو بدان زن و کودک دل آویزیدی . (تذکرة الاولیاء عطار ج <span class="
هارتلغتنامه دهخداهارت . (اِخ ) سالمون آلکساندر. نقاش انگلیسی که در سال 1806 م . در پلیمث متولد شد، و در سال 1881 در لندن درگذشت . در آغاز به مینیاتور دلبستگی پیدا کرد. سپس به ساختن صحنه های تاریخی پرداخت . در سال <span class=
بستنلغتنامه دهخدابستن . [ ب َ ت َ ] (مص ) پهلوی بستن . از ریشه ٔ اوستایی و پارسی باستان ، بند . طبری ، دوستن . مازندرانی ، دوسّن و دَوسن . گیلکی ، دوستن . بند کردن . فراهم کشیدن . پیوستن . ضد گشودن . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ص 278). مقابل گشادن لازم و متعدی
دلبستگیلغتنامه دهخدادلبستگی . [ دِ ب َ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی دلبسته . محبت و رغبت و دوستی و مودت و عشق . (ناظم الاطباء). گرایش خاطر. میل نهان . علاقه . علقه . تعلق خاطر : از آنجا که فرط اعتنا و دلبستگی و وفوراهتمام و مرحم
دلبستگیattachment 3واژههای مصوب فرهنگستانگرایش کودک به برقراری ارتباط نزدیک و صمیمانه با برخی از افراد و احساس امنیت بیشتر در حضور آنها، مانند ارتباط فرزند با والدین
دلبستگیدیکشنری فارسی به انگلیسیattachment, devotion, fondness, friendship, interest, liking, partiality, spirit
دلبستگیلغتنامه دهخدادلبستگی . [ دِ ب َ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی دلبسته . محبت و رغبت و دوستی و مودت و عشق . (ناظم الاطباء). گرایش خاطر. میل نهان . علاقه . علقه . تعلق خاطر : از آنجا که فرط اعتنا و دلبستگی و وفوراهتمام و مرحم
دلبستگیattachment 3واژههای مصوب فرهنگستانگرایش کودک به برقراری ارتباط نزدیک و صمیمانه با برخی از افراد و احساس امنیت بیشتر در حضور آنها، مانند ارتباط فرزند با والدین