دسترسی مسدودaccess barredواژههای مصوب فرهنگستان1. در سامانۀ مخابراتی، شرایط انسداد و رد دسترسی به مرکز تلفن 2. عبارت هشداردهندۀ مربوط به انسداد و رد دسترسی به مرکز تلفن
دسترسیلغتنامه دهخدادسترسی . [ دَ رَ / رِ ] (حامص مرکب ) قدرت و توانائی . (ناظم الاطباء). قوت . توان . امکان . (با داشتن و نداشتن صرف شود) : گر دست کرامتی ترا هست از دسترسی بود نه زین دست . نظامی .- <
دسترسیلغتنامه دهخدادسترسی . [ دَ رَ / رِ ] (حامص مرکب ) قدرت و توانائی . (ناظم الاطباء). قوت . توان . امکان . (با داشتن و نداشتن صرف شود) : گر دست کرامتی ترا هست از دسترسی بود نه زین دست . نظامی .- <
دسترسیلغتنامه دهخدادسترسی . [ دَ رَ / رِ ] (حامص مرکب ) قدرت و توانائی . (ناظم الاطباء). قوت . توان . امکان . (با داشتن و نداشتن صرف شود) : گر دست کرامتی ترا هست از دسترسی بود نه زین دست . نظامی .- <
خدمات دسترسیaccess serviceواژههای مصوب فرهنگستاندسترسی مخصوص یا سودهیشده به شبکۀ ارتباطات راه دور (IXC) برای آغاز کردن یا پایان دادن به ارتباط مخابراتی
خدمات واپایش دسترسیaccess control serviceواژههای مصوب فرهنگستانخدمات امنیتی که حفاظت از رایانهها و منابع شبکه را در برابر دسترسی غیرمجاز فراهم میکند
خطای نقض دسترسیaccess violation, segmentation fault, segfaultواژههای مصوب فرهنگستانخطایی که در آن جزئی از نرمافزار تلاش میکند بهطور غیرمجاز به بخشی از حافظه دسترسی پیدا کند