درزردلغتنامه دهخدادرزرد. [ دَ زَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گور بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت واقع در 42 هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه و دو هزارگزی جنوب راه مالرو ساردوئیه به دارزین . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
درزردلغتنامه دهخدادرزرد. [ دَ زَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان طغرابجرد بخش زرند شهرستان کرمان واقع در 54 هزارگزی شمال زرند و هشت هزارگزی خاور راه فرعی زرند به راور. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
درزیارتلغتنامه دهخدادرزیارت . [ دَ رَت ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گاوکان بخش جبال بارز شهرستان جیرفت واقع در 115 هزارگزی جنوب خاوری مسکون و 6 هزارگزی شمال راه مالرو سبزواران به کروک ، با 200 ت
درازرودهلغتنامه دهخدادرازروده . [ دِ دَ / دِ ] (ص مرکب ) آنکه روده ای دراز دارد. || (اِ مرکب ) در تداول عامه ، پرحرف . پرگوی . وراج . پرچانه . و رجوع به روده درازی شود.
درازرودهسُنبیileostomyواژههای مصوب فرهنگستانایجاد سوراخی در دیوارۀ شکم ازطریق جراحی که در نتیجۀ آن محتویات درازروده به بیرون راه پیدا میکند
درازرودهلغتنامه دهخدادرازروده . [ دِ دَ / دِ ] (ص مرکب ) آنکه روده ای دراز دارد. || (اِ مرکب ) در تداول عامه ، پرحرف . پرگوی . وراج . پرچانه . و رجوع به روده درازی شود.
درازرودهسُنبیileostomyواژههای مصوب فرهنگستانایجاد سوراخی در دیوارۀ شکم ازطریق جراحی که در نتیجۀ آن محتویات درازروده به بیرون راه پیدا میکند