دراختیارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ر، متعلق، موجود، درحساب، درتصرف، شخصی، وابسته، مالِخود، غیرمشاع، انحصاری، خصوصی، استحقاقی دردست، درچنگ، در یَد، تحت یَد، تحت کلید، در دسترس بهنام، بهحساب اشغالی، غصبی، مصادرهشده، تصرفشده رزروشده، نامزدشده، عقدشده موجود، فروشنرفته ارضی، ملکی، مالکانه نگهداشتهشده، چسبیده مو
بسیاردرخطرcritically endangered, CR 1واژههای مصوب فرهنگستانآرایهای که مطابق با فهرست قرمز اتحادیة جهانی حفاظت به احتمال پنجاهدرصد ظرف پنج سال یا دو نسل منقرض میشود متـ . گونة بسیاردرخطر critical species
گونۀ درخطرendangered species, ENواژههای مصوب فرهنگستانگونهای در طبیعت که در معرض خطر انقراض قرار دارد
دراختیارگیریacquisition 1واژههای مصوب فرهنگستانفرایند دستیابی به تجهیزات و خدمات موردنیاز پروژه ازطریق خرید یا اجاره
دراختیارگرفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ارگرفتن، سود بردن، متوسل (متمسک) شدن، متشبث شدن، وسیله کردن خودرا تحمیل کردن، بهخدمتگرفتن سوار شدن یاری خواستن، پناه بردن
دراختیارداشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی یارداشتن، تحت فرمان داشتن، مسلط بودن، احاطه داشتن تخصیص دادن، تسهیم کردن بسیج کردن بخشش کردن ارائه کردن جولان دادن، دواسبه تاختن لذت بردن، تحت اختیار داشتن
دراختیارگیری تدریجیprogressive acquisition, PAواژههای مصوب فرهنگستانراهبردی برای در اختیار گرفتن سامانههای پیچیده و بزرگ که در طول چرخۀ حیاتشان درمعرض تغییرند
درتصرفِفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی درتصرفِ، تَحتِ یدِ، دراختیارِ، متعلق به، درانحصار انحصاراً، مالکانه
متعلق بهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ] متعلق به، مالِ، ازآنِ دراختیارِ، درتصرفِ مختص به وابسته به، مربوط به
اصل پیوستگیlinkage principleواژههای مصوب فرهنگستاناصلی که براساس آن مراکز حراج ملزم هستند اطلاعات مثبت یا منفی حراج را، پیش از اجرای حراج، دراختیار شرکتکنندگان در مزایده قرار دهند
استفادهکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ستفادهکردن، بهکار بردن، استعمال کردن، مصرف کردن، بهکارگرفتن چیزی، آزمودن ورزش دادن استثمار کردن اشغال کردن صرف کردن، خوردن یاری خواستن، پناه بردن، متوسل شدن ◄ دراختیار گرفتن▼ کشیدن، نشئه شدن دارو خوردن، تزریق کردن فایده بردن، سود کردن، سود بردن استخدام کردن، گماشتن برخوردار بودن
دراختیارگیریacquisition 1واژههای مصوب فرهنگستانفرایند دستیابی به تجهیزات و خدمات موردنیاز پروژه ازطریق خرید یا اجاره
دراختیارگیری تدریجیprogressive acquisition, PAواژههای مصوب فرهنگستانراهبردی برای در اختیار گرفتن سامانههای پیچیده و بزرگ که در طول چرخۀ حیاتشان درمعرض تغییرند
دراختیارگرفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ارگرفتن، سود بردن، متوسل (متمسک) شدن، متشبث شدن، وسیله کردن خودرا تحمیل کردن، بهخدمتگرفتن سوار شدن یاری خواستن، پناه بردن
دراختیارداشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی یارداشتن، تحت فرمان داشتن، مسلط بودن، احاطه داشتن تخصیص دادن، تسهیم کردن بسیج کردن بخشش کردن ارائه کردن جولان دادن، دواسبه تاختن لذت بردن، تحت اختیار داشتن