لغتنامه دهخدا
نوف . [ ن َ ] (ع اِ) کوهان بلند. (منتهی الارب ). سنام عالی . (اقرب الموارد) (متن اللغة). ج ، انواف . || تلاق زن ، و آن قدر از تلاق که خافضه به ختنه ببرد. (منتهی الارب )(از متن اللغة). کناره ٔ فرج . (مهذب الاسماء). || آواز یا بانگ کفتار. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از مت