خاربانیلغتنامه دهخداخاربانی . (اِخ ) احمدبن محمد خاربانی . از اهل خاربان است . احمدبن محمدالخاربانی از محمدبن عبدالملک المروزی نقل کرده است ولی ابن منده میگوید وی از علی بن خلف نقل کرده . (معجم البلدان ج 3 ص 386).
خاربنلغتنامه دهخداخاربن . [ ب ُ ] (اِ مرکب ) بته ٔ خار. ج ، خاربنان : ور خاربنی بیند در دشت بترسدگوید مگر آن خار ز خیل تو سواریست . فرخی .کبکان بی آزار که در کوه بلندندبی قهقهه یکبار ندیدم که بخندندجز خاربنان جایگه خود نپسند