115 مدخل
شتر نر
جمل الیهود. [ ج َم َ لُل ْ ی َ ] (ع اِ مرکب ) حرباء. (اقرب الموارد).
رسته، فراز، گزاره
جمله , حکم , فتوي , راي , قضاوت , گفته , راي دادن , محکوم کردن
سه گوشي کنار شيرواني , ديوار کناري
جملة , مجموع
عامية
فترة
بالإجماعِ ، مِنْ (قمَِّ) الرّأس إلي أخْمَصِ القدم (أو القَدَمَين)
یکباره - یکجا
تمام، تماماً، سراسر، سرتاسر، همه
۱. تمام، کاملاً، کل، همه، یکباره، یکسر، یکسره ۲. عبارت ۳. زمره، عداد
عمدهفروش، کلیفروشی ≠ جزییفروشی
en bloc, en masse
sentence
expression, term
independent clause
conditional
complex sentence, compound sentence
obiter dictum, parenthesis