جمعآوری با ظروف متحرکhauled container systemواژههای مصوب فرهنگستانسامانۀ جمعآوریای که در آن ظروف پسماند به محل دفع حمل میشود و پس از تخلیه به محل اول بازگردانده میشود
جمعآوریcollection 1واژههای مصوب فرهنگستاندر اصلاح نباتات، گردآوردی تمامی انواع زراعی و غیرزراعی یا غیراهلی یک گونۀ خاص برای مطالعه
جمع آوریفرهنگ فارسی معین( ~. وَ) (حامص .) 1 - جمع کردن ، گ رد کردن ، فراهم آوردن . 2 - پیش گیری از انتشار یا گسترش . 3 - نظم دادن به چیزهای آشفته و در هم بر هم .
برگۀ جمعآوریcollection formواژههای مصوب فرهنگستانبرگهای استاندارد برای ثبت اطلاعات نمونههای جدید جمعآوریشدۀ ذخایر وراثتی
جمعآوریcollection 1واژههای مصوب فرهنگستاندر اصلاح نباتات، گردآوردی تمامی انواع زراعی و غیرزراعی یا غیراهلی یک گونۀ خاص برای مطالعه
برگۀ جمعآوریcollection formواژههای مصوب فرهنگستانبرگهای استاندارد برای ثبت اطلاعات نمونههای جدید جمعآوریشدۀ ذخایر وراثتی
جمعآوریcollection 1واژههای مصوب فرهنگستاندر اصلاح نباتات، گردآوردی تمامی انواع زراعی و غیرزراعی یا غیراهلی یک گونۀ خاص برای مطالعه
محل جمعآوریcollection siteواژههای مصوب فرهنگستانمکانی که نمونههای ذخایر وراثتی از آنجا تهیه میشود