لغتنامه دهخدا
جمال الدین ازهری . [ ج َ لُدْ دی ن ِ اَ هََ ] (اِخ ) مروزی . عوفی در باره ٔ وی گوید: ماه جاه او ازهر بود و خورشید فضل او انور، امیر سریر فطنت و معیار دینار حکمت و نظم با نظام او در غایت ذوق و جزالت و نهایت رقت و سلاست و در قصیده ای او را امتحان کردند بردیف چشم ، قصیده ای که م