جغ-رتکینلغتنامه دهخداجغ-رتکین . [ ج َ غ َ ت َ ] (اِخ ) چغرتکین . یکی از سپاهیان ایلک خان . رجوع شود به چغرتکین و تاریخ گزیده ص 391 و حبیب السیر ج 2 ص 377.
جک بارگیریloading jackواژههای مصوب فرهنگستانجکی که بعد از استقرار ماشین بارزن برای ثابت نگه داشتن آن باز میشود و بر روی زمین قرار میگیرد
واماندگی جکjack stallواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن بار آئرودینامیکی وارد بر سطح بر نیروی فعالگر غلبه میکند
یرتقنلغتنامه دهخدایرتقن . [ ی َ ت َ ق َ ] (ص ، اِ) آفریدگار. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ اشتنگاس ). رجوع به آفریدگار شود.
رتکانلغتنامه دهخدارتکان . [ رَ ت َ ] (ع مص ) رتک . پویه دویدن شتر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از تاج المصادر بیهقی ). رتک . (ناظم الاطباء). و رجوع به رَتَک و رَتْک شود.