تقویتکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی وی محرک، نیروزا، داروی تقویتی، شربت نیروبخش، تونیک، داروی مقوی، معجون، نشاطآور، مفرح، حیاتبخش، شفابخش، ویتامین، ویتامین ث، اسیدآسکوربیک دوپینگ ماسک
تقویتکننده 1amplifierواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای که بهصورت فعال نشانک را تقویت میکند بهطوریکه نشانک خروجی تابعی از نشانک ورودی و قویتر از آن شود
تقویتکننده 2reinforcerواژههای مصوب فرهنگستانمحرک یا شرایطی که باعث تقویت پاسخ میشود متـ . محرک تقویتکننده reinforcing stimulus
boostersدیکشنری انگلیسی به فارسیتقویت کننده ها، تقویت کننده، حامی، تشدید کننده، بالا برنده، زیاد کننده
تقویتکننده 1amplifierواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای که بهصورت فعال نشانک را تقویت میکند بهطوریکه نشانک خروجی تابعی از نشانک ورودی و قویتر از آن شود
تقویتکننده 2reinforcerواژههای مصوب فرهنگستانمحرک یا شرایطی که باعث تقویت پاسخ میشود متـ . محرک تقویتکننده reinforcing stimulus