تطفئةلغتنامه دهخداتطفئة. [ ت َ ف ِ ءَ ] (ع مص ) فرونشاندن آتش را. (ناظم الاطباء). میراندن و سرد کردن آتش . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). فرونشاندن چنانکه تشنگی را. (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به اطفاء شود.
تثفیهلغتنامه دهخداتثفیه . [ ت َ ] (ع مص ) دیگ بر دیگپایه نهادن . (تاج المصادر بیهقی ). دیگ را بر سه پایه نهادن . (قطر المحیط). بر سه پایه نهادن دیگ .تأثیف . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
تطفیحلغتنامه دهخداتطفیح . [ ت َ ] (ع مص ) پر کردن حوض . (تاج المصادر بیهقی ) . پر کردن . (زوزنی ). لبریز گردانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
تثفیلغتنامه دهخداتثفی . [ ت َ ث َ ف فی ] (ع مص ) کوتاهی کردن از مکارم . (از قطر المحیط) (ناظم الاطباء). واوی و یایی است . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). تثفل .