ترمینالفرهنگ فارسی عمید۱. مکانی با امکانات لازم، در انتها یا ابتدای یک مسیر، که مسافران یک وسیلۀ مسافربری عمومی در آن پیاده یا سوار میشوند؛ پایانه: ترمینال مسافربری.۲. مکان انتهایی لولههای نفت و گاز؛ پایانۀ نفتی.
ترمینالفرهنگ فارسی معین(تِ) [ انگ . ] (اِ.) 1 - مکانی که مبدأ حرکت و مقصد وسایط نقلیة عمومی است ، پایانه . (فره .) 2 - دستگاهی که به وسیلة آن اطلاعات به یک سیستم مخابراتی یا الکترونیکی وارد و خارج می شود.
ترمینالفرهنگ فارسی عمید۱. مکانی با امکانات لازم، در انتها یا ابتدای یک مسیر، که مسافران یک وسیلۀ مسافربری عمومی در آن پیاده یا سوار میشوند؛ پایانه: ترمینال مسافربری.۲. مکان انتهایی لولههای نفت و گاز؛ پایانۀ نفتی.
ترمینالفرهنگ فارسی معین(تِ) [ انگ . ] (اِ.) 1 - مکانی که مبدأ حرکت و مقصد وسایط نقلیة عمومی است ، پایانه . (فره .) 2 - دستگاهی که به وسیلة آن اطلاعات به یک سیستم مخابراتی یا الکترونیکی وارد و خارج می شود.
ترمینالفرهنگ فارسی عمید۱. مکانی با امکانات لازم، در انتها یا ابتدای یک مسیر، که مسافران یک وسیلۀ مسافربری عمومی در آن پیاده یا سوار میشوند؛ پایانه: ترمینال مسافربری.۲. مکان انتهایی لولههای نفت و گاز؛ پایانۀ نفتی.
ترمینالفرهنگ فارسی معین(تِ) [ انگ . ] (اِ.) 1 - مکانی که مبدأ حرکت و مقصد وسایط نقلیة عمومی است ، پایانه . (فره .) 2 - دستگاهی که به وسیلة آن اطلاعات به یک سیستم مخابراتی یا الکترونیکی وارد و خارج می شود.