تدهیملغتنامه دهخداتدهیم . [ ت َ ] (ع مص ) سیاه کردن آتش دیگ را. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد).
تدییملغتنامه دهخداتدییم . [ ت َدْ ] (ع مص ) پیوسته شدن باران . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). پیوسته باریدن آسمان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || پیوسته کردن عطا. (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ).
تأدملغتنامه دهخداتأدم . [ت َ ءَدْ دُ ] (ع مص ) نان خورش کردن : و اکلهم نارجیل و به یتأدمون و یدهنون . (اخبارالصین و الهند ص 4).
تأدیملغتنامه دهخداتأدیم . [ ت َءْ ] (ع مص ) آمیختن نان را با نانخورش . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد): ادم الخبز؛ بسیار آمیخت نان را با نان خورش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).