تداخلسنجinterferometerواژههای مصوب فرهنگستانابزاری برای تقسیم باریکۀ نور به دو یا چند باریکه و بازترکیب آنها برای ایجاد تداخل
تداخلسنج آکوستیکیacoustic interferometerواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای که با استفاده از تداخلسنجی سرعت و میزان تضعیف صدا را در شاره اندازه میگیرد
تداخلسنجیinterferometryواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای اندازهگیری برخی از کمیتهای فیزیکی با استفاده از تداخلسنج و پدیدۀ تداخل
تداخلنگاشتinterferogramواژههای مصوب فرهنگستاننمودار تغییرات نشانک/ سیگنال خروجی تداخلسنج، هنگامی که وضعیت تداخل تغییر میکند
تداخلسنج آکوستیکیacoustic interferometerواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای که با استفاده از تداخلسنجی سرعت و میزان تضعیف صدا را در شاره اندازه میگیرد
تداخلسنجیinterferometryواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای اندازهگیری برخی از کمیتهای فیزیکی با استفاده از تداخلسنج و پدیدۀ تداخل