بیلغوشلغتنامه دهخدابیلغوش . (اِ) پیلگوش . سوسن منقش . سوسن آسمانگون . نام گلی است که بر کناره ٔ آن نقطه های سیاه باشد. و رجوع به پیلگوش شود.
بلغسلغتنامه دهخدابلغس . [ ب َ غ َ ] (اِ) برغست ، که گیاهی است . (از فرهنگ فارسی معین ). بلغست . رجوع به برغست و بلغست شود.
بِلْغِسْگویش گنابادی در گویش گنابادی یک گیاه بیابانی است شبیه اسفناج که آن را برای خوراک و به عنوان غذا یا سبزی استفاده میکنند.