بوم جوانلغتنامه دهخدابوم جوان . [ ج َ ] (اِخ ) دو غدیر است در «فیروزآباد» یکی بوم پیر و دیگر بوم جوان . و بر هر غدیری آتشگاهی کرده است . (فارسنامه ٔ ابن بلخی ص 138).
بوم خوارلغتنامه دهخدابوم خوار. [ خوا / خا ] (اِ مرکب ) آلتی نازک فلزین برای گچ بریها. آلتی برای هموار کردن متن و زمینه ٔ گچ بریها. قلمی آهنین با نوکی پهن ، گچ بران را. (یادداشت بخط