زایمان یا وضع حمل طبیعی
زندهزا ≠ تخمزا
۱. انجامدادن، ادا کردن ۲. باز شناختن، شناختن
حجاج بهزی . [ ح َج ْجا ج ِ ب َ ] (اِخ ) رجوع به حجاج بن علاطبن خالد شود.
welfare