بلورشناسلغتنامه دهخدابلورشناس . [ ب ُ ش ِ ] (نف مرکب ) بلورشناسنده . آنکه انواع بلور را بشناسد. (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به بلور و بلورشناسی شود.
بلورشناسیلغتنامه دهخدابلورشناسی . [ ب ُ ش ِ ] (حامص مرکب ) شعبه ای از علم فیزیک که در آن از شکل بلورها بحث میشود. (از دایرة المعارف فارسی ). فن شناسایی بلور. (فرهنگ فارسی معین ).
بلورشناسیلغتنامه دهخدابلورشناسی . [ ب ُ ش ِ ] (حامص مرکب ) شعبه ای از علم فیزیک که در آن از شکل بلورها بحث میشود. (از دایرة المعارف فارسی ). فن شناسایی بلور. (فرهنگ فارسی معین ).
بلورشناسیلغتنامه دهخدابلورشناسی . [ ب ُ ش ِ ] (حامص مرکب ) شعبه ای از علم فیزیک که در آن از شکل بلورها بحث میشود. (از دایرة المعارف فارسی ). فن شناسایی بلور. (فرهنگ فارسی معین ).