برچسبفرهنگ فارسی عمید۱. کاغذی که روی اجناس و کالاها میچسبانند و در آن نوع جنس و قیمت آن را تعیین میکنند؛ اتیکت.۲. [مجاز] تهمت؛ نسبت ناروا.
برچسبلغتنامه دهخدابرچسب . [ ب َ چ َ ] (اِ مرکب ) تکه ٔ کاغذ که بر آن نوع جنس و محل ساخت و دیگر مشخصات نویسند یا چاپ کنند و روی شیشه ها و بطریها چسبانند. قطعه ٔ کاغذی که روی اجناس چسبانند تا معرف جنس و قیمت آنها باشد. اتیکت . (فرهنگ فارسی معین ).
برچسبlabel 1واژههای مصوب فرهنگستانباریکهای از کاغذ یا مقوا یا فلز که بر چیزی نصب میشود و بر روی آن اطلاعات یا دستورالعمل مرتبط با آن چیز نوشته میشود
برچسبفرهنگ فارسی عمید۱. کاغذی که روی اجناس و کالاها میچسبانند و در آن نوع جنس و قیمت آن را تعیین میکنند؛ اتیکت.۲. [مجاز] تهمت؛ نسبت ناروا.
برچسبلغتنامه دهخدابرچسب . [ ب َ چ َ ] (اِ مرکب ) تکه ٔ کاغذ که بر آن نوع جنس و محل ساخت و دیگر مشخصات نویسند یا چاپ کنند و روی شیشه ها و بطریها چسبانند. قطعه ٔ کاغذی که روی اجناس چسبانند تا معرف جنس و قیمت آنها باشد. اتیکت . (فرهنگ فارسی معین ).
برچسبlabel 1واژههای مصوب فرهنگستانباریکهای از کاغذ یا مقوا یا فلز که بر چیزی نصب میشود و بر روی آن اطلاعات یا دستورالعمل مرتبط با آن چیز نوشته میشود
برچسبفرهنگ فارسی عمید۱. کاغذی که روی اجناس و کالاها میچسبانند و در آن نوع جنس و قیمت آن را تعیین میکنند؛ اتیکت.۲. [مجاز] تهمت؛ نسبت ناروا.
برچسبلغتنامه دهخدابرچسب . [ ب َ چ َ ] (اِ مرکب ) تکه ٔ کاغذ که بر آن نوع جنس و محل ساخت و دیگر مشخصات نویسند یا چاپ کنند و روی شیشه ها و بطریها چسبانند. قطعه ٔ کاغذی که روی اجناس چسبانند تا معرف جنس و قیمت آنها باشد. اتیکت . (فرهنگ فارسی معین ).
برچسبlabel 1واژههای مصوب فرهنگستانباریکهای از کاغذ یا مقوا یا فلز که بر چیزی نصب میشود و بر روی آن اطلاعات یا دستورالعمل مرتبط با آن چیز نوشته میشود