لغتنامه دهخدا
باهل . [ هَِ ] (ع ص ) بیکار. (آنندراج ). بی کارگردنده . (منتهی الارب ). || بی قید. متردد. (آنندراج ) (منتهی الارب )(ناظم الاطباء). || شبان بی عصا. || زن بی شوهر. (آنندراج ) (منتهی الارب ). و رجوع به باهلة شود. || ناقه که آن را بی پستان بند یا بی مهار یا بی نشان گذاشته باشند.