بازشکفتنلغتنامه دهخدابازشکفتن .[ ش ِ ک ُ ت َ ] (مص مرکب ) از هم باز شدن : گل بازشکفت از جبینت توقیع کرم در آستینت . نظامی .و رجوع به شکفتن شود.