لغتنامه دهخدا
بادارنگ . [ رَ ] (اِ) ترنج را گویند وآن میوه ای است معروف که پوست آنرا مربا سازند و آنرا بادابرنگ هم میگویند. (برهان ). بمعنی ترنج است و آنرا بحذف الف دوم بادرنگ نیز گویند و رنگ آن زرد می شود. مسعودسعدسلمان گفته :تا کیم از چرخ رسد آدرنگ تا کی ازینگونه شود بادرنگ ؟