افراملغتنامه دهخداافرام . [ اِ ] (ع مص ) پر کردن حوض و خنور را. این لغت هذیلة باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پر کردن .(تاج المصادر بیهقی ). پر کردن آوند. پر کردن ظرف .
افرائیملغتنامه دهخداافرائیم . [ ] (اِخ ) ابن الزمان . از اعلام است و رجوع به عیون الانباء و قاموس الاعلام ترکی شود.
افرائیملغتنامه دهخداافرائیم . [ ا ] (اِخ ) ابن زرعة. از اعلام است و رجوع به عیون الانباء و فهرست آن شود.