اعلنکاکلغتنامه دهخدااعلنکاک . [ اِ ل ِ ] (ع مص ) بسیار گردیدن و فراهم آمدن موی . (از اقرب الموارد). بسیار گردیدن موی و فراهم آمدن : اعلنکک الشعر؛ بسیار گردید موی و فراهم آمد. (منتهی الارب ).
معلنککلغتنامه دهخدامعلنکک . [ م ُ ل َ ک ِ ] (ع ص ) موی بسیار و فراهم آمده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به اعلنکاک شود.