اسنوندلغتنامه دهخدااسنوند. [ اَ ن َ وَ ] (اِخ )(در اوستا: اَسْنوَنْت ) در فصل 17 بندهش که از اقسام آتشها سخن رفته ، در بند 7 مندرج است : «آذرگشسب تا هنگام پادشاهی کیخسروب هماره پناه جهان بود. وقتی که کیخسروب بتکده ٔ دریاچه ٔ چچ
اشنوندلغتنامه دهخدااشنوند. [ اِ ن ُ ] (اِ) اشنود. نام دومین روز از خمسه ٔ مسترقه است . (شعوری ج 1 ص 136). محرف اشتود است . رجوع به اشنود و اشنوذ و اشتود شود.
اسنوندلغتنامه دهخدااسنوند. [ اَ ن َ وَ ] (اِخ )(در اوستا: اَسْنوَنْت ) در فصل 17 بندهش که از اقسام آتشها سخن رفته ، در بند 7 مندرج است : «آذرگشسب تا هنگام پادشاهی کیخسروب هماره پناه جهان بود. وقتی که کیخسروب بتکده ٔ دریاچه ٔ چچ