احذفدیکشنری عربی به فارسیحذف کردن , محوکردن , تراشيدن , نابود کردن , حذف کردن از , انداختن , از قلم انداختن
اهدافلغتنامه دهخدااهداف . [ اِ ] (ع مص ) به پنجاه نزدیک گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). به پنجاه نزدیک رسیدن . (آنندراج ) || برآمدن بر چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بالای چیزی رفتن . (آنندراج ). || پناه بردن به چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پناه بردن . (آنندراج ). || من
اهدافلغتنامه دهخدااهداف . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ هَدَف به معنی نشانه ٔ تیر و جز آن . (ناظم الاطباء). رجوع به هدف شود.