اجتلافلغتنامه دهخدااجتلاف . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برکندن و از بیخ برآوردن . (منتهی الارب ). || یوت رسیدن بستور، یعنی وبا و مرگامرگی پدید آمدن میان آنان .
از بنلغتنامه دهخدااز بن . [ اَ ب ُ ] (حرف اضافه + اسم ، ق مرکب ) از بیخ . ازریشه . از اصل . || اصلاً. هیچ : از آن رنگ و آن بازوی و فر و چهرفرومانده بد دختر از وی بمهرهمی دید کش فر و برز شهی است ولیکن ندانستش از بن که کیست . اسدی .</