بالوعة , خندق , مجري , مريي
آبگذر. [ گ ُ ذَ ] (اِ مرکب ) معبر آب . آبگذار.
مجرای آب؛ جای روان شدن آب.
هر گشودگی یا گودالی مانند تنگدره یا آبکند یا دیگر آبراههها
sluice
aqueduct, culvert, watercourse
ناي , گلو , مري , ابگذر , مجرا , کانال
آبراه، آبگذر، ترعه، جدول، جو، کانال، مسیل
آب گذار. [ گ ُ ] (اِ مرکب ) معبر آب . آبگذر.
باتلاق وسیع و گسترده و گود که بین آبگذر و کنارۀ دره قرار دارد