ابداعی، بدیع، تازه، نو
creative, imaginative, ingenious, inventive
imaginatively
مبدع
reach-me-down
innovation
ابتکاراً. [ اِ ت ِ رَن ْ ] (ع ق ) ابتداءً. از فیال .
ابتکاری، کشف کننده، اکتشافی، پی برنده، ابتکآری
ابتکاری
ابتکاری، اختراعی
ابتکاری، توحش، بدویت، اتکا به مبادی اولیه
صادر کننده، عمل متهورانه و ابتکاری، اقدام